مدیران خودروعصر اعتبار

مجتمع مسکونی مهستان شهریار، رویایی که به کابوس ۱۲ ساله تبدیل شد

عصر ساختمان- خانه… برای خیلی‌ها فقط چهار دیوار و یک سقف نیست؛ نماد امنیت، آرامش و سال‌ها تلاش و پس‌انداز است. وقتی با هزار امید و آرزو، تمام سرمایه یک عمرت را می‌گذاری روی یک برگ کاغذ پیش‌خرید واحدی در پروژه‌ای که وعده می‌دهد در کمتر از دو سال تحویل شود. روزها را می‌شماری، نقشه خانه را بارها نگاه می‌کنی و حتی پرده و مبلمانش را در ذهن می‌چینی.

مجتمع مسکونی مهستان شهریار، رویایی که به کابوس ۱۲ ساله تبدیل شد
نسخه قابل چاپ
دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۸:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصرساختمان»، اما سال‌ها می‌گذرد و خانه‌ای که باید مأمن زندگی‌ات باشد نه تنها تحویل نشده بلکه همزمان به چند نفر دیگر فروخته شده و تو مانده ای و  پرونده‌ای پر از شکایت، وعده‌های توخالی و درهای بسته و تجمعات بی نتیجه. این، قصه تلخ «مجتمع 3200 واحدی مسکونی مهستان» در باغستان شهریار است که سالهاست زندگی هزاران نفر در یک برزخ بی پایان برده است.

    وعده‌های بزرگ، واقعیت تلخ


    وقتی پروژه مسکونی مهستان در باغستان شهریار در سال 1392 کلید خورد، تبلیغاتش همه‌جا دیده می‌شد. بروشورهای رنگی، ماکت‌های شیک، و جلسات معرفی که با چای و شیرینی برگزار می‌شد، تصویری رویایی از آینده می‌ساخت. حسین شعبانی سازنده این پروژه و دیگر مسوولان مربوطه مجتمع وعده می‌دادند که در 18 ماه آینده، خریداران کلید خانه‌های خود را دریافت کنند. نقشه‌ها، طراحی مدرن، فضای سبز، مرکز خرید، مدرسه، مسجد و حتی پارکینگ‌های بزرگ از جمله جذابیت‌هایی بود که روی کاغذ می‌درخشید. اما واقعیت چیز دیگری بود.


    با گذشت چند ماه از آغاز عملیات ساخت، خریداران به تدریج متوجه شدند که سرعت کار با وعده‌های داده‌شده همخوانی ندارد. کارگاه ساخت‌وساز اغلب تعطیل بود، ماشین‌آلات خاک می‌خوردند و کارگران می‌گفتند چندین ماه است حقوقی دریافت نکرده‌اند. با وجود این وضعیت، تبلیغات پروژه همچنان ادامه داشت و مدیران فروش با وعده «تحویل زودتر از موعد» خریداران تازه‌ای جذب می‌کردند. این وضعیت ادامه داشت تا این که کل پروژه چند بار توسط مسوولان وقت به طور کامل به دلیل تخلفات متعدد متوقف شد.


    پس از چندین بار توقف و ازسرگیری ساخت، پروژه در نهایت توانست فاز نخست خود را با تأخیر فراوان تکمیل کند و تعداد محدودی از آپارتمان‌ها را با حداقل امکانات به متقاضیان تحویل دهد. همان چهره ابتدایی از فاز اول، که ظاهری آراسته اما زیرساختی ناقص داشت، باعث شد بسیاری از خریداران جدید تصور کنند روند ساخت به ثبات رسیده است. همین موضوع سبب شد در فازهای دوم و سوم، افراد بیشتری سرمایه‌گذاری کنند؛ بی‌آن‌که بدانند مشکلات اصلی هنوز پابرجاست و بخش بزرگی از وعده‌های سازنده هرگز تحقق نخواهد یافت.


    بسیاری از سرمایه‌گذاران عمده، زوج‌های جوان، فرهنگیان، کارمندان و بازنشستگانی که سال‌ها پس‌انداز کرده بودند، با اعتماد به وعده‌های مکتوب و شفاهی سازنده، سرمایه خود را به حساب او واریز کردند. اما واقعیت خیلی زود آشکار شد. با گذشت چند سال، خبری از تحویل واحدها نبود. آن وعده 18 ماهه به سه سال، پنج سال و در نهایت به بیش از یک دهه تأخیر انجامید.


    در این مدت، سازنده هر بار دلیلی تازه برای توقف کار عنوان می‌کرد؛ یک‌بار کمبود نقدینگی، بار دیگر مشکل مجوزها یا دخالت شهرداری، و گاهی هم نبود امکانات تاسیساتی. بهانه‌هایی که برای مالکان خسته و چشم‌انتظار دیگر رنگی از منطق نداشت و بیشتر به پرده‌ای از دود می‌مانست برای پنهان کردن سوءمدیریت، بی‌تعهدی و شاید هم نیت‌های پنهانی که پشت این پروژه پرحاشیه قرار داشت.


    در طی این سال‌ها، شعبانی با گرفتن عکس‌های یادگاری با مسئولان محلی و کشوری، دریافت قول و وعده‌های مختلف و اعلام آن‌ها در رسانه‌ها، تلاش می‌کرد مشکلات واقعی پروژه را پنهان کند و تصویری قانونی و قابل اعتماد از خود ارائه دهد. علاقه شدید او به حضور در رسانه‌ها و گرفتن عکس یادگاری به قدری بود که گویی بیشتر از پیشرفت پروژه، به قاب عکس‌ها و تیترهای مطبوعاتی اهمیت می‌داد؛ همان قاب‌هایی که قرار بود اعتماد عمومی را دوباره جذب کند.


    در سال 1397، در حالی که بسیاری از خریداران اولیه هنوز چشم‌انتظار بودند، حسین شعبانی حتی در مقابل دوربین صدا و سیما ظاهر شد و با لحنی مطمئن و لبخندی بر لب اعلام کرد که بیشتر مشکلات پروژه مهستان برطرف شده و روند تکمیل واحدها به‌زودی سرعت می‌گیرد. او حتی پا را فراتر گذاشت و از برنامه‌های خود برای اجرای پروژه‌های بزرگ‌تر در سطح ملی سخن گفت؛ اظهاراتی که در ظاهر نشانه اعتمادبه‌نفس و ثبات مالی بود، اما در واقع تلاشی بود برای جلب دوباره اعتماد افکار عمومی.

    این حضور رسانه‌ای، بار دیگر موجی از امید و اعتماد ایجاد کرد. بسیاری از مردم، به‌ویژه کسانی که پیش‌تر از خرید در مهستان جا مانده بودند، تصور کردند اوضاع سامان یافته و فرصت مناسبی برای سرمایه‌گذاری فراهم شده است. تبلیغات تازه، وعده‌های جدید و ظاهر منظم پروژه باعث شد پای گروهی از سرمایه‌گذاران جدید به این طرح باز شود. اما دیری نگذشت که آنان نیز همان مسیری را رفتند که پیش‌تر خریداران قدیمی تجربه کرده بودند؛ تأخیر، بلاتکلیفی و وعده‌هایی که هیچ‌گاه رنگ واقعیت نگرفت.


    حسین شعبانی به همراه همکاران کارآزموده بخش فروش خود، در ماه‌های پس از آن با وعده‌های کوتاه‌مدت سه‌ماهه و شش‌ماهه، تلاش می‌کرد خریداران معترض را آرام کند و مانع از پیگیری‌های حقوقی آنان شود. او در این کار نیز تا حد زیادی موفق بود، زیرا در تمام این سال‌ها شکایت جدی از سوی مالکان درباره تحویل‌ندادن واحدها مطرح نشد. بسیاری از خریداران که اغلب از قشرهای کم‌درآمد و آسیب‌پذیر جامعه بودند، ترجیح می‌دادند درگیر پرونده‌های حقوقی نشوند و با خود می‌گفتند: «شاید این‌بار واقعاً وعده‌اش را عملی کند.» شعبانی هر بار تاریخ تازه‌ای برای تحویل واحدها اعلام می‌کرد و با تکرار همین وعده‌ها، امیدی زودگذر در دل مالکان خسته زنده می‌کرد؛ امیدی که با هر بار فرارسیدن موعد جدید، دوباره فرو می‌ریخت.

    پشت پرده تأخیرها؛ واحدهایی که به چند نفر فروخته شده بود!


    اما کابوس اصلی تازه از این‌جا آغاز شد. در سال 1404، جمعی از خریداران با تشکیل هیئت‌امنایی منسجم، تصمیم گرفتند اسناد و مدارک خود را به‌صورت دقیق بررسی کنند. نتیجه این بررسی‌ها شوکه‌کننده بود؛ آنان دریافتند که برخی از واحدها به‌طور هم‌زمان به دو یا حتی چند نفر دیگر فروخته شده است. این کشف، پرده از ابعاد تازه‌ای از ماجرا برداشت و نشان داد که بحران مجتمع مهستان نه فقط ناشی از تأخیر و سوء‌مدیریت، بلکه حاصل تخلفاتی عمیق‌تر و گسترده‌تر بوده است. پای امضای تمام قراردادها نام حسین شعبانی سازنده پروژه به چشم می خورد.


    برسی‌های هیئت‌امنا نشان داد که بیشتر این معاملات مشکوک در پنج سال اخیر انجام شده است. به نظر می‌رسید اگر هیئت‌امنا تشکیل نمی‌شد، احتمالاً این تخلفات تا سال‌های آینده نیز ادامه پیدا می‌کرد. همین موضوع خریداران را به این نتیجه رساند که سکوت و انتظار دیگر کافی نیست و باید برای احقاق حقوق خود به‌صورت جمعی و سازمان‌یافته علیه سازندهاقدام کنند.


    در برابر این افشاگری‌ها، البته حسین شعبانی همچنان همه اتهام‌ها را انکار می کند و ماجرا را تنها مجموعه‌ای از «اشتباهات جزئی در امور اداری و نقل‌وانتقال اسناد» می داند. او مدعی است که هیچ قصدی برای فروش تکراری واحدها وجود نداشته و مشکلات پیش‌آمده ناشی از خطاهای دفتری و اشتباه کارکنان بوده است! با این حال، مستندات جمع‌آوری‌شده توسط هیئت‌امنا نشان می‌داد که حجم این «اشتباهات» بسیار گسترده‌تر از آن است که بتوان آن را سهو یا خطای انسانی دانست.


    یکی از اعضای هیات امنای خریداران در این باره می گوید: او با همین ترفند تازه نیز تلاش می‌کرد جلوی موج جدید شکایت‌ها را بگیرد. با طرح ادعای «اشتباهات اداری» و وعده بررسی دوباره اسناد، سعی داشت خریداران را آرام کند و زمان بخرد. اما این‌بار بسیاری از مالکان که دیگر فریب وعده‌های تکراری را نمی‌خوردند، تصمیم گرفتند پیگیری قضایی را تا روشن شدن حقیقت ادامه دهند.


    دکتر فکری، یکی از اعضای هیئت‌امنای خریداران، در این باره به خبرنگار ما گفت: تا کنون بین 700 تا 800 شکایت کیفری در شعبه هفتم بازپرسی دادستانی شهریار ثبت شده و این تعداد همچنان در حال افزایش است. پیش‌بینی می‌شود که تعداد معارضان در این مجتمع، یعنی کسانی که هم‌زمان واحدشان به چند نفر فروخته شده، از 1000 نفر نیز فراتر برود.

     

    وی افزود که حجم پرونده‌ها به قدری زیاد بود که از شعبه هفتم بازپرسی به دادگاه انقلاب شهریار منتقل شد. با وجود تعداد بالای شکایات معارضین و شواهد روشن تخلف آشکار سازنده، که طی سال‌ها توسط خود او انجام شده، هنوز هیچ اقدامی برای دستگیری یا جلب وی صورت نگرفته است. مسئولان دادستانی نیز اعلام کرده‌اند که جرم کلاه‌برداری برای آن‌ها هنوز محرز نشده است؛ وضعیتی که برای خریداران، با توجه به سال‌ها انتظار و خسارت، بسیار آزاردهنده است.


    تنها اقدام عملی که تاکنون صورت گرفته، نصب پلاکاردی از سوی دادگستری در ابتدای شهرک برای ممانعت از خرید و فروش واحدها است. با این حال، به رغم این هشدار، برخی عناصر فاسد در داخل شهرک همچنان با به‌کارگیری شگردهای مختلف تلاش می‌کنند بازار خرید و فروش را دوباره برای خود داغ کنند و از وضعیت کنونی سوءاستفاده نمایند.


    وی اظهار داشت که طی سال‌های گذشته، سازنده با بهانه آماده نبودن زیرساخت‌های آب، برق و سایر انشعابات از تحویل واحدها خودداری می‌کرد. پس از برملا شدن فروش یک واحد به چند خریدار، او دیگر در مجتمع مهستان حاضر نمی‌شود و حتی با وجود ارائه امانت‌نامه از سوی دادگستری برای ارائه توضیحات و حل مشکلات معارضین، هیچ اقدامی انجام نمی‌دهد و خود را عمداً پنهان کرده است.


    دکتر فکری همچنین گفت که دادستانی اختیار داده است تا هیئت‌امنا به خریدارانی که واحدهایشان بدون معارض بوده و دارای کلید هستند، امکان تحویل واحدها را بدهد؛ هرچند تعداد این افراد بسیار اندک است و بخش عمده خریداران همچنان در بلاتکلیفی به سر می‌برند.


    یکی از مسوولان پیشین فرمانداری شهریار که از فاش شدن نامش خودداری کرد در گفت‌وگو با خبرنگار ما اظهار کرد: این پروژه از همان ابتدا بر پایه تصمیماتی نادرست شکل گرفت، رشد کرد و امروز پیامدهای آن تصمیم را می‌بینیم.


    او افزود: مجوز ساخت این پروژه در دولت دهم برای زمینی غیرمسکونی و فاقد امکانات شهری صادر شد. به همین دلیل، در دولت یازدهم تمام مجوزهای آن مورد تردید قرار گرفت و پروژه چندین بار به دلیل تخلفات، زد و بندهای غیرقانونی و نبود زیرساخت‌های مناسب متوقف شد.

    این مقام سابق ادامه داد: حسین شعبانی، سازنده این پروژه، هیچ‌گونه سابقه‌ای در ساختمان‌سازی نداشت و پیش از این تنها یک پروژه نیمه‌تمام و ناموفق در یکی از مناطق شهریار اجرا کرده بود. جای پرسش است که چگونه با وجود آن سابقه، مجوز ساخت مجموعه‌ای به این بزرگی با وعده های فراوان برای او صادر شد؟ پرسش مهم‌تر آن است که چه افرادی یا نهادهایی از او حمایت کرده‌اند که توانسته با وجود این‌همه تخلف — از دریافت مجوزهای اولیه گرفته تا نحوه ساخت‌وساز و فروش یک واحد به چند نفر — همچنان بدون مانع به فعالیت خود ادامه دهد؟


    یکی دیگر از خریداران مال باخته این پروژه به خبرنگار ما اظهار داشت که بیم آن می‌رود حسین شعبانی از کشور خارج شده باشد و با توجه به حضور فرزندش، در ترکیه، بخشی از اموال خود را به خارج منتقل کرده باشد. او معتقد است که طی این سال‌ها، حسین شعبانی ثروت هنگفتی از خرید و فروش‌های جعلی در این شهرک کسب کرده و در صورتی که مراجع قضایی اراده‌ای قوی برای بازپس‌گیری حقوق مردم نشان ندهند، ممکن است ادامه تخلفات او بدون مانع ادامه یابد.


    و در پایان...


    پروژه مهستان فقط یک داستان نیمه‌تمام ساختمانی نیست؛ اینجا قصه زندگی صدها خانواده است که سرمایه، زمان و آرامش خود را در آن گذاشتند. خانواده‌هایی که با هزار امید و آرزو، تمام پس‌اندازشان را به این پروژه سپردند، به امید روزی که کلید خانه‌شان را با دست خود بچرخانند و در دلش آرام بگیرند. اما آن روز هنوز نرسیده، و شاید برای برخی هرگز نرسد. تاخیرهای پی‌درپی، وعده‌های عملی‌نشده و درگیری‌های حقوقی، بسیاری از خریداران را به مرز فروپاشی روحی رسانده است.


    تبعات این بحران تنها به زیان مالی خلاصه نمی‌شود. فرزندان این خانواده‌ها، سال‌های کودکی و نوجوانی خود را در خانه‌های موقت، با جابه‌جایی‌های مکرر و بی‌ثباتی سپری کرده‌اند. احساس ناامنی و بی‌اعتمادی نسبت به آینده، به آرامی در ذهنشان ریشه دوانده است. برخی از سالمندان که امید داشتند آخرین سال‌های عمرشان را در خانه‌ای آرام و امن بگذرانند، حالا با اضطراب و دلسردی روزگار می‌گذرانند. این پروژه نیمه‌تمام، نه فقط یک زخم بر سیمای شهریار، که زخمی عمیق بر زندگی و روان صدها نفر است.


    امید آن می‌رود که با پیگیری‌های جدی‌تر دستگاه‌های نظارتی و همراهی همه طرف‌ها، این پرونده هرچه سریع‌تر به نتیجه برسد و خانواده‌هایی که سال‌ها چشم‌انتظار خانه‌شان بوده‌اند، بتوانند بعد از سالها به آرامش و خانه دلخواه برسند.

    برچسب ها
    پورسعیدخلیلی
    پربازدیدترین های ۲ روز گذشته
      پربازدیدترین های هفته
        رویداد ها در یک نگاه
        • ساختمان فردا ۴
        • ساختمان فردا ۳
        • ساختمان فردا ۲
        • نشریه ساختمان فردا ۱
        • شماره ۱۷ و ۱۸
        • ۰
        • ۰
        • هفته نامه
        • ۰
        آخرین بروزرسانی ۲ سال پیش
        آرشیو