عصر ساختمان- خانههای طبقات مرفه شهری و حتی ساختمانهای عمومی مانند سینماها، جولانگاه آرشیتکتهای مدرن بود که در اکثر کارهای ایشان که به تقلید معماری سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۰ اروپا و آمریکا ساخته میشدند، هیچگونه انسجام و تسلسل معماری وجود نداشت.
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان»، بعد از انقلاب اسلامی روحیه ضد غربزدگی و مبارزه با مظاهر فرهنگ غرب جو جدیدی را در فضای معماری به وجود آورد که گرایش به روشهای سنتی معماری از نتایج این وضعیت جدید است. از طرف دیگر رشد جمعیت و هجوم مهاجرت همهجانبه به شهرهای بزرگ و حاکم شدن مناسبات جدید اجتماعی، اقتصادی، عملا حرکت جدید در جهت حفظ ارزشهای معماری سنتی را با عدم موفقیت روبهرو کرد و در دانشکدههای معماری نیز برخورد با معماری غربی بسیار سطحی و در خلاصه کلام در تقلید شیوههای مدرن معماری غرب خلاصه میشد؛ در حالیکه از مدتها پیش کارشناسان معماری و شهرسازی در غرب پیامدهای فاجعهبار معماری صرفا عملکردگرای خود را دریافته و به سرعت در صدد احیای ارزشهای معماری و شهرسازی گذشته خود برآمدند. از طرف دیگر گرایش به سمت معماری سنتی در میان معماران بعد از انقلاب در کشور بیشتر به صورت تقلید از معماری گذشته و تکرار فضاهای معماری سنتی انجام گرفت در حالیکه روابط شهرنشینی جدید، مناسبات اجتماعی و اقتصادی حاکم بر شهرهای سنتی را به کلی دگرگون کرده و عملا استفاده از فضاهای معماری سنتی در شرایط جدید بیمفهوم بود. زیرا اصولا معماری تابع شرایط محیط خود شکل میگیرد و نیازهای اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و غیره است که بر شکل معماری تاثیر میگذارد و طبیعتا بدون در نظر گرفتن نیازهای جدید شهرنشینی و روابط زاییده از صنعتیشدن نخواهیم توانست فضاهای معماری و شهری خود را صرفا مطابق الگوهای ذهنی سازماندهی کرد و در عمل نیز این شیوه ناموفق و در موارد بسیاری منجر به یک حرکت ضدارزشی شد. به این معنا که در سالهای اخیر با شیوههای جدیدی از معماری به خصوص در سطح شهر تهران مواجه هستیم که این شیوهها اغلب متاثر از جنبشی است که در جهت مقابله با معماری مدرن در اروپا آغاز شده و به «پست مدرنیسم» مشهور است. عدهای از معماران تحصیلکرده ما نیز در جهت احیای معماری سنتی، ناآگاهانه به دنبالهروی از این شیوه جدید کشیده شدند. معماری «پست مدرنیسم در حقیقت زاییده سیستم اقتصادی اجتماعی بعد از جنگ در اروپاست که در آن بورژوازی به قدرت رسیده و تنوعپرست رویای بازگشت به دوران شکوهمند اشرافیت را در معماری دنبال میکند. از این رو با دیدگاههای ساده و سریسازی معماری مدرن که خروج دیدگاههای سوسیالیستی است به مقابله برمیخیزد. عدم شناخت جریانات معماری غربی مقابله با جو غربزدگی در دانشکدههای معماری بعد از انقلاب در کشور را به دامان تقلید از پست مدرنیسم میاندازد و این معماری جدید که بیشتر در نمای ساختمانها متجلی میشود، به مذاق عدهای نوکیسه خوش مینشیند و هرج و مرج حاکم بر معماری و مسکن در سالهای اخیر نیز بر این روند دامن زده و نتیجه آن فرمالیسم، تنوعپرستی، بیهویتی و فرهنگ مدپرستی است که رفته رفته بر معماری کشور سایه میافکند. یک بررسی اجمالی از روند ساختمانسازی در تهران با توجه به بناهای ساخته شده طی 35 سال گذشته تا امروز حاکی از جانشینی فرهنگی مد در معماری این شهر است. از حدود 35 سال پیش تاکنون کاربرد انواع سنگنما از مشخصات مرغوبیت در بنا قلمداد میشد. اما به یک باره مد استفاده از آجرنما و به خصوص آجر سهسانتی همهگیر شد که نوع مهندسیساز این نوع بناها در یک دوره تقلید مشخصی از پست مدرنیسم است که در مواردی نیز عناصری از نماهای معماری سنتی در آنها به چشم میخورد. در این گیر و دار استفاده کسالتبار از آجر سهسانتی در نما از یک طرف و شیوع تب گرایشها به تاریخ در معماری غرب از طرف دیگر، در آرشیتکتهای ایرانی بالا گرفت و تهران شاهد ظهور معماری جدید شد که در آن سیمان ابزار خورده به سبک و سیاق کلاسیسیرم اروپایی به کار گرفته میشد. در این شیوه که اوج ابتذال پست مدرنیسم است، معماران ایرانی به صورتهای هجوآمیزی معماری کلاسیک اروپا را تقلید کردند. عناصری از قبیل ستونها یونانی و طاقها و قرنیزهای کار شده رومی که نشانههای تقلید ناآگاهانه از کارهای معمار معروف دوران رنسانس ایتالیا «آندره پلادیو» است، سیمای معماری مد را به عرصه نمایش میگذارد. در این میان همزمان با رونق کسبوکار بازار ساختمان و مسکن، سودجویان و بساز و بفروشها هم از معرکه عقب نمانده و آنها نیز به نوبه خود فرآوردههای جدید مهندسان معمار را با حذف و اضافات بازارپسندانه به عرصه نمایش میگذارند و سپس در هر کوچه و پسکوچه هر جا که ساختمان جدیدی ساخته میشد، نامنمای «لندنی» یا به عبارتی نمای «رومی» نشانه مرغوبیت کالاست و تازه این آغاز راه بود. چرا که فرهنگ مد عمیقا ارزشهای جامعه را تسخیر کرده و طبیعی است رهاورد آن مدهای جدید دیگری خواهد بود. اخیرا چندی است که ما در سطح شهر تهران با شیوههای جدید دیگری مواجه میشویم که شاید نام مناسبی هنوز برای آن وارد نشده، «نئومدرنیسم» و «دی کانستر اکتیویسم» شروع حرکتهای جدیدی است که حاکی از شیوع بیدغدغه فرهنگ مد و بیماری تنوعپرستی است. در اینجا اشاره به این مطلب ضروری است که اصولا کلمه مد خود به خود در اذهان موضوع تظاهر و آراستن و به نمایش گذاردن ظاهر را تداعی میکند و اتفاقا تمام شیوههای نام برده شده نیز بر این مسئله یعنی آرایش ظاهری ساختمان تاکید دارند.
پوچگرایی
در گفتار ما همیشه روی این موضوع تاکید داشتیم که معماری یک مقوله فرهنگی اجتماعی است که ریشههای عمیق در گذشته هر ملت دارد و اصولا معماری،بدون گذشتهاش بیمفهوم خواهد بود. فرهنگ غربی بعد از رنسانس با گذار از تفکرات فلاسفه طرفدار لیبرالیسم و کاپیتالیسم و مارکسیسم و اومانیسم که ریشههای اجتماعی ما دیگری را در غرب قوت بخشیدهاند، امروز فلسفه نیهیلیسم یا پوچگرایی را تجربه میکند و تجلی این شیوه تفکر در معماری غربی به صورت رد ارزشها و آزادی بیقید و شرط معمار در به کارگیری عناصر معماری است. شیوه جدید معماری غرب پوچ پنداشتن تمامی اصول حاکم بر معماری است و فضای این معماری فضای پرورش نسل «هیپی»، «پانگ» و «رپ» است. امروزه در جوامع غربی ما شاهد تغییرات دائمی در تمامی ارکان اجتماعی هستیم و تلاطم بیوقفه در تمامی مناسبات اجتماعی، بیاطمینانی را در جامعه غربی به دنبال آورده، همه مناسبات ثابت با سلسله ایدهها و نظرات خدشهناپذیرشان به دور ریخته میشوند و هر چیز مقدسی بیتقدس میشود و نهایتا پوچگرایی بر همه چیز حاکم شده. جدیدترین کارهای معماران معروف غربی نمونه آخرین تحولات معماری غربی یعنی پوچگرایی است که متأسفانه امروز ما شاهد جرقههایی از تقلید صرف از کارهای آنها که حاکی از عدم شناخت زمینههای علمی موضوع است نزد دانشجویان جوان در دانشکدههای معماری هستیم.
* مترجم: نازنین رزم آهنگ