عصر ساختمان- زیستپذیری فزاینده مناطق شهری، روشی برای جلوگیری از آلودگی و حفاظت از منابع طبیعی در مناطق شهری و پیرامون آنها است که ارتباط مستقیم با بافت فرسوده شهری دارد و برای ارتقاء سطح کیفی زیست پذیری از نظر اقتصادی ،اجتماعی و محیط زیست تجدید نظر در آن صورت گیرد.
به گزارش پایگاه خبری«عصر ساختمان» به نقل از شهر فردا، امروزه با رشد روزافزون شهرنشینی، مشکلات شهری، بیش از هر زمان دیگری دامنگیر شهرهای کشور شده است. مشکل مسکن، حملونقل شهری، کمبودهای زیستمحیطی و آلودگیهای مربوط به آن، نمونههای مشخصی از این مشکلات هستند. این مشکلات با تأثیرگذاری بر تمامی جنبههای شهرنشینی، روابط منطقی زندگی شهرنشینی را نابسامان نموده و کیفیت کلی و قابلیت زندگی در آنها را به شدت کاهش داده و زمینه ناپایداری در آنها را فراهم کرده است .
یکی از جنبههای حائز اهمیت در شهرها که هم علت و هم معلول بسیاری از معضلات شهری است، بافت فرسوده شهری است ، ماهیت بافت فرسوده، هرگونه بیتوجهی به آن را از جهات مختلف بیاعتبار میکند؛ زیرا هم از لحاظ فرهنگی، خاستگاه شهر امروزی و یادگاری از فرهنگ و تاریخ پیشین است، از لحاظ اجتماعی چه در صورت متروک شدن و چه کاربریهای نامتناسب، بخشی از جامعه و ضامن زندگی انسانها است، از لحاظ کالبدی با وجود همه فرسودگی هنوز دارای ارزش معماری و شهرسازی بینظیری است.
مناطق فشرده و فرسوده شهری، بر تصمیمگیریهای مدیران شهری تأثیرگذار هستند و بخش مهمی از فعالیتهای آنها به بهبود شرایط و راهکارهای مناسبی برای افزایش شرایط زندگی در این مناطق اختصاص یافته است.
این بافتها معمولاً از کیفیت زیستمحیطی پایین و فضای غیربهداشتی رنج برده و گاهی آلودگیهای ناشی از آبهای سطحی، سیستم فاضلاب و جمعآوری زباله در آنها دیده میشود. سکونت غیرمجاز، نسبت بالای استیجار، شیوع اعتیاد و انواع ناهنجاریهای رفتاری و بزهکاری و ناامنی به ویژه برای کودکان و بانوان، از ویژگیهای بافت فرسوده شهرها است، لذا این نارساییها موجب شده است که این مناطق نسبت به سایر مناطق شهری، از کیفیت زندگی پایینتری برخوردار باشند و زیستپذیری در آنها کاهش یابد.
اتخاذ سیاستهای ناکارآمد در عرصه برنامهریزی و مدیریت شهری در زمینه نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده، به تدریج موجب فرسودگی و ناکارآمدی بخش قابلتوجهی از بافتهای هسته مرکزی و میانی شهرها و ایجاد تضاد شدید بین بافتهای شهری به ویژه بافتهای جدید که با تغییرات در نقش عملکردی خدماتی شهرها ایجاد شدهاند، با بافتهای فرسوده که توان تطابق با این تغییرات را نداشتهاند، شده است. این بافتها علاوهبر وجود مسائل و مشکلات کالبدی، کیفیت فضای شهری را نیز تنزل دادهاند و حضور انسان را در فضاهای شهری با معضل روبهرو ساختهاند.
زمانی میتوان جایگاه برنامههای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده را مشخص کرد که چشماندازی مناسب برای توسعه شهر داشته و به راهبردی مناسب برای توسعه و پایداری شهر دست یافته باشیم .
با توجه به اینکه راهبرد توسعه شهری، شکل کامل و پیشرفته برنامهریزی شهری است که میتواند در شهر یا بخشی از شهر استفاده شود، بهکارگیری راهبرد توسعه شهری برای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده، کارگشا و مفید است. اگر شهرها و شهرهای کوچک بخواهند رفاه ساکنان و شهروندان کشورشان را افزایش دهند، باید در چهار جنبه، پایدار و کاربردی باشند که به این چهار ویژگی، اصول یا ارکان CDS گفته میشود: زیستپذیری، رقابتپذیری، بانکپذیری و حکمرانی خوب شهری.
راهبرد توسعه شهری، سه هدف عمده؛ یعنی رشد اقتصادی، کاهش مستمر فقر و بهبود مدیریت شهری را دنبال میکند. در این راهبرد پس از شناسایی وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب، راههای دستیابی به وضعیت مطلوب، شناسایی و طراحی میشود. بنابراین یکی از نخستین اقدامات لازم در راهبرد توسعه شهری، شناسایی وضعیت موجود است. از طرفی وضعیت موجود بافت فرسوده، مستلزم ارزیابی سطح ارکان CDS است که دستیابی به آنها منجر به تحقق اهداف استراتژی توسعه شهری نیز میشود.
رسولیمنش و همکارانش در پژوهشی با مقایسه تعاریف اتحادیه شهرها و بانک جهانی در مالزی به این موضوع پرداختند که اصطلاح پایداری در اشکال و تعاریف مختلفی استفاده میگردد. بهمنظور کنار آمدن با چهار دهه از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی جهانی، توسعه پایدار باید به عنوان یک اصل توسط سازمانهای بینالمللی، دولتهای ملی و محلی به تصویب برسد. از طرف دیگر، رویکردهای جدید در مدیریت شهری باید به منظور دستیابی به توسعه پایدار بهکار گرفته شوند.
اگرچه استراتژی توسعه شهری و توسعه پایدار در بسیاری از زمینههای مختلف تعریف میشود، در این مقاله دو تعریف خاص از استراتژیهای توسعه شهری مطرح شده توسط اتحادیه شهرها و بانک جهانی به منظور دستیابی به توسعه پایدار بیان و تحلیل شده است.
واحد اطلاعات اکونومیست (2011) در گزارشی، به رتبهبندی 140 شهر از کشورهای مختلف دنیا در سال 2011 براساس شاخص زیستپذیری پرداخته است. این رتبهبندی براساس 30 عامل کمی و کیفی انجام شده است که این عوامل در پنج طبقه کلی قرار گرفتهاند: ثبات (محیط اجتماعی)، مراقبتهای بهداشتی، فرهنگ و محیط، تحصیلات و زیرساختها. در این رتبهبندی، شهر ملبورن در استرالیا به عنوان زیستپذیرترین شهر و شهر هراره در زیمباوه به عنوان غیرقابل زیستترین شهر، رتبهبندی شدهاند. نتایج این پژوهش نشان دادند که شهرهای دارای امتیاز بالاتر، غالباً شهرهایی با اندازه متوسط، در کشورهای ثروتمند و تراکم جمعیت نسبتاً پایین بودهاند.
سانگ در پژوهشی با استفاده از مدل معادلات ساختاری، به شناسایی عوامل مؤثر بر سطح زیستپذیری پرداخته و سه متغیر کیفیت محیطزیست، امکانات عمومی و توسعه اقتصادی را به عنوان عوامل مؤثر بر زیستپذیری معرفی و برای اندازهگیری این سه متغیر، 24 متغیر کمی را از سالنامههای آماری استخراج کرده است. نمونه مورد استفاده پژوهشگر، شامل 284 شهر از چین بوده است. نتایج پژوهش نشاندهنده تأثیر مستقیم توسعه اقتصادی بر زیستپذیری و عدمتأثیر کیفیت محیطزیست و امکانات عمومی بر زیستپذیری بوده که وی علت عدمتأثیر این دو متغیر را کیفیت پایین متغیرهای مورد استفاده و کوچک بودن حجم نمونه دانسته است.
کاشف در پژوهشی تحلیلی در سال 2016، به بررسی پیشینه و جریانهای نظری مختلفی پرداخته که با مفهوم شهرهای زیستپذیر در ارتباط است. در این پژوهش، سازههای علمی از رشته معماری و برنامهریزی شهری با شاخصهای معروف فرهنگ و غیره که شهرها را براساس استانداردهای زندگی، خدمات و جذابیت بینالمللیشان رتبهبندی میکند کنار هم قرار داده شدهاند.
همچنین وی تحلیلی مقایسهای از این رویکردهای متنوع و درک متفاوتی از زیستپذیری شهری ارائه میدهد که به غنا و تنوع موجود در طراحی، برنامهریزی و ابزارهای فعلی رتبهبندی بستگی دارد. این پژوهش در نهایت تلاش میکند تا در مورد وضعیت، شرایط و فرایندهایی که ممکن است زیستپذیری موقعیتهای مختلف شهری را بالا ببرد، روشنگری کند.
بافت فرسوده
رسمیترین تعریف نظری از بافتهای فرسوده، در یکی از مصوبات سال 1384 شورای عالی شهرسازی و معماری آمده است: «مراد از فرسودگی، کاهش کارآمدی و کارایی یک بافت نسبت به کارآمدی سایر بافتهای شهری است. فرسودگی بافت و عناصر درونی آن به سبب فقدان برنامه توسعه و نظارت فنی بر شکلگیری آن بافت به وجود میآید. پیامد فرسودگی در نهایت، به از بین رفتن منزلت آن در اذهان شهروندان منجر میشود که در اشکال گوناگون؛ از جمله کاهش یا فقدان زیستپذیری، ایمنی و نیز نابسامانیهای کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و تأسیساتی، قابل دریافت و شناسایی است.» فرسودگی در این تعریف، توسط ساختمانهای قدیمی و ناپایدار، معبر کمعرض با ساکنان متعلق به طبقه کمدرآمد و دارای مشکلات اجتماعی، تعریف میشود
.
بافتهای فرسوده به دلیل معضلاتی مانند: سطح پایین کیفیت زندگی، کاهش امنیت، مشکلات ترافیکی، فضاهای بیدفاع، ترس، بالا بودن جرم و جنایت، نیازمند استراتژی بنیادین برای تغییرات اساسی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی و ... هستند. تغییراتی که اغلب در بلندمدت با صرف هزینههای گزاف بهمنظور رفع مشکلات فوق از سوی نهادهای عمومی با تأکید بر سه عامل آموزش، اجرا و مهندسی و در نظر داشتن نیاز ساکنان صورت میگیرد
؛ بنابراین بهمنظور پیشگیری از عواقب نامطلوب و گاه غیرقابل جبران این معضل، مداخله صحیح در بافتهای فرسوده شهری، ضروری است (کاکاوند و همکاران، 1392).
در اصطلاح شهرسازی و برنامهریزی شهری برای بهبود مراکز شهری یا به طور دقیقتر بافتهای قدیمی و معمولاً فرسوده شهری، راهکارها و مداخلات گوناگونی مطرح میشوند. انواع مداخله براساس میزان وفاداری به گذشته عبارتند از (خاکساری، 1383):
اصول استراتژی توسعه شهری عبارتند از:
- زیستپذیری
- رقابتپذیری: یکی از اجزای کلیدی در مطالعات و تحلیلهای CDS، تحلیل توان رقابت اقتصادی شهر در سطوح بینالمللی، ملی و منطقهای است. به عبارتی، تدوین راهبرد توسعه و متعاقباً تدوین برنامه اجرایی، مستلزم تعیین مزیت رقابتی شهرها است. از این رو تحلیل بستر اقتصادی شهر به منظور ارزیابی قوتها و ضعفهای آن در مقایسه با دیگر شهرهای منطقه و کشور با هدف شناسایی گوشههایی است که شهر در آن، مزیت رقابتی داشته و قادر خواهد بود برای ارائه محصولات و خدمات خود، بازار فراهم نماید
- حکمرانی خوب: براساس تعریف بانک جهانی، حکمرانی خوب، بر شمول و نمایندگی تمام گروهها در جامعه شهری دلالت دارد؛ همچنان که بر پاسخگویی، یکپارچگی و شفافیت اقدامات دولت محلی برای تعریف و پیگیری اهداف مشترک دلالت دارد؛ یعنی حکمرانی یک شهر را میتوان در شاخصهای ساختار و اثرگذاری خدمترسانی، استقلال دولت محلی، هماهنگی درون دولتی و شفافیت دولت محلی مشاهده کرد
- بانکپذیری: بر سلامت مالی شهر در اداره منابع درآمدی و هزینهها اشاره دارد. یک شهر بانکپذیر دارای سیستم درآمد و مخارج محلی شفاف و از درون سازگار، انتقالات بیندولتی شفاف و قابل پیشبینی، شرایط محتاطانه برای استقراض شهرداریها، تکنیکهای حسابداری مالی پذیرفته شده، فرایند مدیریت دارایی سالم، روشهای شفاف در تهیه کالا و خدمات و رویکرد تجاری (با در نظر گرفتن مسائل مهم اجتماعی) است. همچنین یک رویکرد تجاری، شرطی لازم برای مشارکت بخش خصوصی یا خصوصیسازی مشروط خدمات شهری است (World Bank, 2001).
زیستپذیری
خاستگاه مفهوم شهر زیستپذیر، به دوران یونان باستان بازمیگردد که افرادی در پی ایدئولوژی و مفهوم عدالت و انصاف بودند. مفهوم زیستپذیری از یک سو نشاندهنده جاذبه و تأثیر قوی شهری است اما از سوی دیگر، ارتباطات و تأثیرگذاری شهر را از طریق به دست آوردن سرمایهگذاری، منابع فرهنگی و انسانی، شدت بیشتری خواهد بخشید (حاتمینژاد و همکاران، 1393). زیستپذیری فزاینده مناطق شهری، روشی برای جلوگیری از آلودگی و حفاظت از منابع طبیعی در مناطق شهری و پیرامون آنها است
زیستپذیری در مفهوم اصلی و کلی خود، دستیابی به قابلیت زندگی است و در واقع دستیابی به کیفیت برنامهریزی شهری خوب و مکان پایدار است. به طور کلی، تعاریف زیستپذیری و اجتماع زیستپذیر، مجموعه متنوعی از موضوعات مختلفی هستند که توسط اصول راهنما مانند:
دسترسی، برابری و مشارکت بیان میشوند که مفاهیم مربوط به زیستپذیری بر مبنای آنها شکل میگیرند. در بسیاری از متون، زیستپذیری و کیفیت زندگی به صورت مترادف بیان شدهاند. کیفیت زندگی شهروندان، به میزان دسترسی آنها به زیرساختها (حملونقل، ارتباطات، آب و بهداشت)، غذا، هوای پاک، مسکن مناسب، شغل راضیکننده، فضای سبز و پارکها بستگی دارد. همچنین زیستپذیری یک سکونتگاه، به میزان دسترسی ساکنان آن به مشارکت در فرایند تصمیمگیری بهمنظور تأمین نیازهایشان نیز بستگی دارد
یک مکان زیستپذیر باید امن، جذاب، دارای پیوستگی و انسجام اجتماعی، امکانات آموزشی، مساکن متنوع و قابل استطاعت، فضاهای عمومی باز، مراکز خرید محلی، خدمات سلامت و بهداشت مناسب، پایداری زیستمحیطی، امکانات و تسهیلات فرهنگی و تفریحی، حملونقل عمومی مناسب و بهینه و زیرساختهای مناسب برای پیادهروی و دوچرخهسواری باشد
امروزه در شهرهای کشور، به دلیل عدمتطبیق و همخوانی بافت قدیم شهرها با الگوی جدید شهرنشینی، وجود تشکیلات متعدد و موازی در زمینه مدیریت بافت فرسوده، عدمتوفیق بسیاری از طرحهای نوسازی و بهسازی، از یک طرف و فرصت سرمایهگذاری و توسعه در حاشیه شهرها به علت ارزانی قیمت زمین از طرف دیگر، موجب کنار گذاردن این مناطق از فرایند توسعه شهری شده است؛ در حالیکه چنین مناطقی به دلیل زیستپذیری پایین در صورت عدمبرنامهریزی صحیح، به تدریج با مهاجرت ساکنان اصیل و قدیمی و افزایش مشکلات بهمنظور برنامهریزی بهینه مواجه خواهند شد.
استراتژی توسعه شهری میتواند الگوی مناسبی برای جایگزینی برنامههای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده باشد؛ اما قبل از اجرای طرحهای استراتژی توسعه شهری ضروری است که شاخصها و پارامترهای آن بهبود یابند. از این رو هدف پژوهش حاضر، ارزیابی بافت فرسوده اصفهان براساس اصل زیستپذیری با مشارکت ساکنان بود تا وضعیت بافت فرسوده اصفهان از لحاظ زیستپذیری و ابعاد آن به عنوان یکی از اصول استراتژی توسعه شهری مشخص شود.
استراتژی توسعه شهری بر پایه فرایند مشارکتی با محوریت مدیریت شهری و مشارکت ذینفعان شهری است.
برای بهبود زیستپذیری به عنوان یکی از اصول استراتژی توسعه شهری و اجرایی شدن طرح استراتژی توسعه شهری در بافت فرسوده اصفهان باید در مسیر حرکت به سمت دیدگاه مشارکتی گام برداشت و میزان شاخصهای زیستپذیری را در این مناطق ارتقا داد تا به میزان مطلوب و مناسبی برسد و مهاجرت ساکنان از آن، کاهش یابد.
آنچه پژوهش حاضر را از پژوهشهای پیشین متمایز میکند عبارت است از: معرفی استراتژی توسعه شهری به عنوان رویکردی نو در فرایند مدیریت نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده، تحلیل زیستپذیری و تمامی ابعاد و شاخصهای آن در بافت فرسوده اصفهان و مقایسه بافت فرسوده مناطق پانزدهگانه شهر از نظر وضعیت زیستپذیری. در واقع میتوان نوآوری این پژوهش را در پرداختن به زیستپذیری بافت فرسوده به صورت مستقل از وضعیت شهر برای تهیه استراتژی توسعه شهری دانست. بافتهای فرسوده، مناطقی حساس و آسیبپذیر هستند که به دلیل وضعیت خاص آنها نیاز به نگاهی متفاوت دارند.
با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق، پیشنهادهای زیر برای ارتقای سطح زیستپذیری با توجه به شاخصهای ارائه شده و به تفکیک ابعاد بیان شده است.
الف) بعد اقتصادی
- تسهیلات لازم برای رسیدگی به پوشش معابر (آسفالت، سنگفرش و ...) و عریض کردن آنها توسط شهرداری و سازمانهای مربوطه فراهم شود. عریض کردن معابر نه تنها باعث کاهش ترافیک محله میشود بلکه امکان کمکرسانی به این محلات در شرایط بحرانی را فراهم میکند.
- نظارت بیشتر شهرداری و سازمانهای مربوطه بر کیفیت و قیمت کالاهایی که در فروشگاهها و مراکز خرید واقع در این محلات عرضه میشود.
ب) بعد اجتماعی
استقرار کیوسک نیروی انتظامی و گشت پلیس در محله و نزدیکی آن برای القای حس امنیت به ساکنین محله و جلوگیری از پرسه زدن معتادان در محله
- تعیین تکلیف بناهای تخریبی رها شده از سوی مالکان در محلات فرسوده از طریق ارسال اخطار توسط مراجع ذیصلاح، تخریب کامل این بناها و حصارکشی مناسب در ملک مورد نظر و جلوگیری از تجمع معتادان در این بناها
- توجه به ساخت و ایجاد مراکز فرهنگی و اجتماعی نظیر کتابخانههای عمومی، فرهنگسراها، سینما، موزه و برگزاری نمایشگاههای آثار فرهنگی.
ج) بعد زیستمحیطی
- افزایش سرانه فضای سبز از طریق تملک زمینهای بایر موجود در محلات فرسوده توسط شهرداری و اختصاص این زمینها به احداث پارک در حد محله به منظور افزایش سرزندگی در میان ساکنان
- ارتقای شاخص چشمانداز محله توسط شهرداری با ساماندهی سیما و منظر شهری و بهرهگیری از اصول معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی و ارائه الگوهای متنوع و متناسب طراحی مسکن
- مجهز کردن پارکهای موجود به وسایل و امکانات رفاهی و تفریحی برای افزایش کارایی آنها و بهرهمندی هرچه بیشتر ساکنان از فضای سبز مطلوب.
*این گزارش چکیده ای از یک پژوهش علمی تحت عنوان « تحلیل زیستپذیری در بافت فرسوده شهر اصفهان با تأکید بر استراتژی توسعه شهری " است که توسط دکتر نعمت الله اکبری ،رزیتا مویدفر و فرزانه میرزائی خوندابی جمعی از اساتید گروه اقتصاد، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، ارائه شده است .