ساختمان هایی که خیلی زود میشکنند
زنگ خطر زلزله برای تهران
عصر ساختمان- واثقی تاکید داشت که وضعیت سازههای تهران را در اغلب کلانشهرهای کشور میتوان مشاهده کرد و افزود: «عدم رعایت اصول مهندسی زلزله، نقایص اجرایی، استفاده از مصالح نامرغوب و بافتهای قدیمی و آسیبپذیر، از دلایل اصلی آسیبپذیری ساختمانها در کشور به شمار میروند.
يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۹:۰۰
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان» به نقل از اعتماد ، پژوهشگرانی که هفته قبل نتایجی از مطالعات لرزهخیزی در سه استان البرز، تهران و قزوین ارائه دادند، این هشدار را پررنگ کردند که استانهای نشسته بر دامنه جنوبی رشتهکوه البرز، نه تنها در برابر زمینلرزه مقاوم نیستند بلکه فرسودگی بافت مسکونی و ازدحام جمعیت در گسلهای این سه استان، خطر آسیبپذیری را مضاعف کرده است.
روز سهشنبه، یک نشست تخصصی در پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی برگزار شد و یکی از گزارشهای ارائه شده در این نشست، نتایج طرح جامع مطالعات لرزهخیزی و ژئوتکنیک لرزهای در سه کلانشهر تهران، کرج و قزوین بود. ابراهیم حقشناس، عضو هیات علمی پژوهشگاه و مجری این طرح، ضمن اشاره به اینکه در این طرح حتی میزان آسیبپذیری لرزهای و مدیریت بحران این سه شهر هم مورد ارزیابی قرار گرفته، اعلام کرد که نتایج بررسیها نشان میدهد که در برخی نقاط، فرکانس طبیعی زمین با دوره نوسان ساختمانهای بلند و حتی نیمهبلند همپوشانی دارد که این پدیده میتواند در صورت وقوع زلزله، نوسانات را تشدید کرده و خطر تخریب سازهها را افزایش بدهد و چنین پدیدهای زنگ خطری جدی را برای ایمنی ساختمانهای 7 تا 10 طبقه و بالاتر در این سه استان و بهویژه در تهران و کرج به صدا درآورده است.
حقشناس ضمن اشاره به اینکه شهر تهران روی رسوبات آبرفتی قرار گرفته و در بخشهای شمالی آن، رسوبات جوانتری نسبت به گذشته ایجاد شده، گفت که رفتار لرزهای ثبتشده در ایستگاههای مختلف تهران در 5 ماه اخیر نشان داده که در این شهر، فرکانسهای لرزهای شدیدتری نسبت به انتظار به وقوع پیوسته است. به گفته این عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی، نتایج به دستآمده نشان داده که در شهر کرج هم، دوره تناوب طبیعی نوسان یک موج لرزهای، در نقاط مختلف شهر پراکنده است که این پراکندگی میتواند در زمان وقوع زلزله، تأثیرات متفاوتی بر ساختمانهای بلند بر جای بگذارد چنان که در زلزله اخیر میانمار هم ساختمان 33 طبقه در حال ساخت در کشور تایلند و آن هم در فاصله بیش از هزار کیلومتری از مرکز زلزله، به طور کامل تخریب شد.
اکبر واثقی، یکی دیگر از اعضای هیات علمی این پژوهشگاه بینالمللی و سخنران این نشست تخصصی، طبق نتایج تحقیقات خود گفت که در مجموع 75 درصد از ساختمانهای تهران در برابر زلزله آسیبپذیری بالایی دارند به این جهت که حدود 20 درصد ساختمانهای تهران از نوع سنتی آجری، حدود 50 درصد از ساختمانها دارای قاب خمشی بتنی و همچنین حدود 6 درصد از ساختمانها، از نوع فولادی متداول با اتصالات ضعیفند و فقط 3 درصد از سازههای فولادی و فقط حدود 8 درصد از ساختمانهای پایتخت به دلیل آنکه سیستم دوگانه دارند، از آسیبپذیری کمتری در برابر زلزله برخوردارند.
واثقی تاکید داشت که وضعیت سازههای تهران را در اغلب کلانشهرهای کشور میتوان مشاهده کرد و افزود: «عدم رعایت اصول مهندسی زلزله، نقایص اجرایی، استفاده از مصالح نامرغوب و بافتهای قدیمی و آسیبپذیر، از دلایل اصلی آسیبپذیری ساختمانها در کشور به شمار میروند. از سال 1380 که دستورالعمل بهسازی لرزهای تدوین شد، حدود 30 درصد از مدارس و ساختمانهای اداری آسیبپذیر کشور مقاومسازی شدهاند اما بخش عمده ساختمانهای مسکونی خصوصی تاکنون مقاومسازی نشدهاند.»
واثقی با اشاره به اینکه اغلب ساختمانهای آجری معمولا در بافت قدیمی شهرها قرار گرفتهاند در حالی که ساختمانهای اسکلت فولادی و ساختمانهای اسکلت بتنی، رایجترین سازهها در شهرهای کشورند افزود: «ساختمانهای سنتی و قدیمی مانند ساختمانهای آجری، به دلیل اجرای ضعیف اتصالات دیوارها و نبود کلافهای افقی و قائم، در برابر زلزله بسیار آسیبپذیرند.
آییننامه 2800 که در سال 1367 تدوین شد، برای این دسته از ساختمانها ضوابطی ارائه کرد اما بسیاری از این ضوابط و ازجمله، کلافهای قائم و افقی، در شهرهای کوچک و مناطق کمبرخوردار اجرا نشدند و به همین دلیل در زمان وقوع زلزله، احتمال آسیبدیدگی این ساختمانها بالاست.
حتی ساختمانهای بتنی با سیستم قاب خمشی که بیشترین تعداد ساختمانها در شهرهای بزرگ کشور را شامل میشوند هم، نمونههای مشابهی در ترکیه و نیوزیلند دارند که البته این سازهها هم به دلیل ضعف در اتصالات، ستونهای ضعیف و استفاده از مصالح نامرغوب، در برابر زلزله آسیبپذیرند و به همین دلیل، آییننامههای ساختمانی در برخی کشورها بازنگری شده چنان که در ترکیه، استفاده از قاب خمشی ویژه برای ساختمانهای بیش از چهار طبقه ممنوع شده است.
اما حتی در ساختمانهای فولادی رایج در کشور هم با ضعف عمده در اتصالات مواجهیم چون بسیاری از مهندسان ما آموزش کافی برای طراحی اتصالات به صورت ظرفیتمحور ندیدهاند و به همین دلیل، این اتصالات زود میشکنند و موجب آسیبپذیری جدی میشوند. به طور کلی، ساختمانهایی با سیستم دوگانه که بیشتر در میانمرتبهها و بلندمرتبهها دیده میشوند، عملکرد نسبتا بهتری در زلزلهها دارند.»
این عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزله، از ژاپن به عنوان نمونهای از اجبار مقاومسازی ساختمانها در برابر زلزله بعد از زمین لرزه 1995 «کوبه» نام برد. ژاپن و بهخصوص، زلزله 1995 کوبه، امروز مثال تمام کارشناسان زلزله است.
زلزله 1995 کوبه با بزرگای 7.3 و به مدت 20 ثانیه، تمام شهر را ویران کرد و علاوه بر تخریب 250 هزار ساختمان، تمام زیرساختهای شهری را از بین برد، بیش از 6400 کشته و بیش از 43 هزار زخمی و حدود 300 هزار نفر آواره برجای گذاشت در حالی که حدود 10 درصد تلفات این زلزله به دلیل آتشسوزی شهری بعد از وقوع زلزله بود.
واثقی هم در صحبتهای خود در اشاره به این الگوی موفق جهانی گفت: «بعد از زلزله 1995 کوبه، دولت ژاپن مقاومسازی ساختمانها در برابر زلزله را اجباری کرد و مشوقهایی مانند یارانه 50 درصدی، وام بلندمدت و معافیت مالیاتی برای مالکان در نظر گرفت. مهمترین عامل موفقیت ژاپن، توسعه روشهایی بود که بتوان بدون تخلیه ساختمان عملیات مقاومسازی را انجام داد. نتیجه این اقدامات، کاهش 80 درصدی تلفات و خسارات پس از اجرای برنامه مقاومسازی نسبت به زلزله کوبه بود. در ایران نیز باید به دنبال روشهایی مقرون بهصرفه و قابل اجرا در حین بهرهبرداری و حتی بینیاز به مشوقهای مالی باشیم چون ساختمانهای موجود در کشور، بهویژه در کلانشهرها، بسیار آسیبپذیرند و برنامه مقاومسازی تاکنون موفق نبوده است.»
در بخش دیگری از این نشست پژوهشی و طبق نتایج تحلیل دادههای ثبت شده طی 10 سال اخیر اعلام شد که فعالیت لرزهای در شرق تهران به مراتب چشمگیرتر از غرب پایتخت است که این موضوع میتواند هشداری برای احتمال انباشت انرژی و وقوع زلزله در غرب تهران نیز باشد.
محمد تاتار، استاد پژوهشکده زلزلهشناسی و از دیگر سخنرانان این نشست تخصصی با تاکید بر فعال بودن گسلهای اطراف و درون تهران گفت: «انرژی لرزهای آزاد شده در مناطق شمالی کشور از جمله البرز، شمالغرب و شمالشرق، به مراتب بیشتر از دیگر نقاط ایران است؛ هرچند تعداد زمینلرزهها در زاگرس بیشتر است، اما زلزلههای شمالی به دلیل آزادسازی انرژی بالا، مخربترند.
مطالعات انجام شده از تهران تا کرج نشان میدهد این محدوده به شدت در محاصره گسلهای اصلی و فعال قرار دارد. این گسلها، هم در اطراف تهران و هم درون شهر پراکندهاند. سابقه تاریخی وقوع زلزلههای شدید در این منطقه و ازجمله، زلزله تاریخی سال 958 میلادی در طالقان با بزرگای 7.7، زمینلرزههای سالهای 1665 و 1830 روی گسل مشا با بزرگای 6.5 و 7.1، و همچنین زلزله سال 1962 در بویینزهرا به عنوان مهمترین زمینلرزه ثبت شده در این منطقه، یکی از نشانههای جدی برای احتمال بروز زلزلهای بالای 7 در تهران است.
در دو دهه گذشته، بهرغم وقوع زلزلههای متعدد کوچک، تنها 12 زمینلرزه با بزرگای بیش از 4 در این منطقه ثبت شده که تنها دو مورد از آنها شامل زلزله سال 1396 ملارد و زلزله سال 1399 در محدوده مرکزی گسل مشا، بالای 5 بوده ولی هر دو در تهران به شدت احساس شدند. زلزله 3 شهریور 1394 در محدوده فیروزکوه و زلزله اردیبهشت 1399 در بخش مرکزی گسل مشا هم نگرانیهای زیادی ایجاد کردند و پسلرزههای متعدد بعد از این زمینلرزهها نشانه فعال بودن گسلها است بهخصوص که زلزله اردیبهشت 1399 با بزرگای 5.1 شدیدترین زمینلرزه چند دهه اخیر در شرق تهران محسوب میشود.»