

عصر ساختمان- «تدوین الگوی مسکن زیستپذیر از محله تا شهر (مورد پژوهی: کلانشهر کرج)» طرح پسادکتری سمیه علیپور است که با راهنمایی ابوالفضل مشکینی و حمایت بنیاد ملی علم ایران انجام شده است.
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان» به نقل از بنیاد ملی علم ایران (INSF)، علیپور با بیان اینکه از نمودهای کالبدی بارز محیط شهری؛ مسکن و واحد مسکونی است که نقش بسیار مهمی در تغییرات کیفیت زندگی دارد، گفت: به عبارتی کیفیت یک واحد مسکونی یا فضای مسکونی ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی روزمره ساکنین دارد. حوزه مسکن با تمامی جوانب خود و همچنین معیارهای کلان و خرد خود بخش کلیدی و تعیینکنندهای در سیستم شهری دارد این سهم از اشتغال و تولید ناخالص داخلی گرفته تا پیوندهای قدرتمند پسین و پیشین با اقتصاد ملی؛ همچنین مسکن با بعد کالایی خود در بعضی مواقع مهمترین دارایی و زمینه اصلی پسانداز و سرمایهگذاری خانوارهای شهری به شمار میرود و در همین راستا است که مسکن شهری میتواند بخش مهمی از زندگی و مؤلفههای اصلی در مناسبات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی ساکنین بهحساب آید.
وی تصریح کرد: از طرفی همین مؤلفه، بسیار مهم ارتباط تنگاتنگی با ساختار و کارکرد اقتصادی خانوارها، شیوههای سکونت، موقعیتهای شغلی، نیازهای فردی و اجتماعی ساکنین دارد. بر این اساس برنامهها و سیاستهای این حوزه از حساسیت بالایی برخوردار است و باید بهگونهای تنظیم و اجرا شوند تا از آثار افقی و عمومی آن و ایجاد آشفتگیها و عدم تعادلها در تمامی سطوح میانه شهری تا منطقهای ملی کاسته و سبب افت کیفیت زندگی و زیستپذیری نشود.
این پژوهشگر تأکید کرد: از همین رو پرداختن به روشها و رویکردهای نوین شهری که هر کدام با هدف حل مشکلات شهری، بهبود وضعیت کمی و کیفی مسکن، ارتقای کیفیت محیط مسکونی، افزایش امینت فردی و اجتماعی، افزایش امیدواری و حس تعلقخاطر ساکنین محیط مسکونی و بسیاری موارد دیگر امری کاملاً ضروری است تا بتوان به پیشبرد شهر بهسوی مطلوبیت و داشتن مسکن زیستپذیر نائل آمد.
وی اضافه کرد: یکی از همین رویکردها آیندهنگاری است که ظهور آن برابر با عمده ضعف نظام برنامهریزی شهری است. روشهای شناخت و ساخت در آیندهنگاری نیازمند تعامل با پدیدههای آشکار و پنهان اجتماعی و سپس طی مسیر برنامهریزی است.
علیپور ادامه داد: آیندهنگاری در حوزه مسکن میتواند به ارزیابی سیاستهای این حوزه، رتبهبندی مکانها به لحاظ زیست پذیری، تدوین استراتژیهای مدیریت و برنامهریزی شهری کمک کند و درک عمیقی از اولویتبندی مسائل را برای برنامهریزان و مدیران شهری به جهت ارتقای کیفیت زیست را برای شهروندان فراهم آورد.
این محقق به برخی مزایای این رویکرد در برخورد با مسکن از جمله شناسایی محلهها و محیطهای مسکونی مسئلهدار، علل نارضایتیهای مردم از محیط مسکونی، اولویتهای شهروندان در محیط مسکونی، تأثیر مجموع فاکتورهای اجتماعی، اقتصادی بر کیفیت زیست و پایش کارایی سیاستها و استراتژیها در این حوزه اشاره کرد.
علیپور در پایان خاطرنشان کرد: همچنین فقدان مطالعات تجربی وسیع و گسترده در این زمینه در ایران و عدم ارزیابی زیستپذیری مسکن در مقیاس محلی از ضرورتهای اصلی این پژوهشها است.