

عصر ساختمان- درحالیکه تغییرات اقلیمی در حال حاضر به یکی از بزرگترین بحرانهای شهرهای بزرگ بهویژه پایتختها تبدیل شده، ورود بیش از حد مهاجران برای یافتن شغل و دریافت خدمات بالاتر و بهتر جهت افزایش سطح کیفیت زندگی ناترازی مسکن و انرژی را تشدید کرده و شهرها را در آینده از سه منظر مسکن، زیرساختها و آب مورد تهدید قرار خواهد داد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان» به نقل از دنیای اقتصاد، پژوهشگران محیطزیست و تغییرات اقلیمی در دانشگاه ییل آمریکا در پژوهشی با عنوان «چگونه شهرها میتوانند با جابهجاییهای ناشی از آب و هوا سازگار شوند: مهاجرت اقلیمی و تابآوری شهری در اَمان، دارالسلام و مکزیکوسیتی» نگاهی اجمالی به چگونگی شکلگیری چشمانداز شهری توسط مهاجران اقلیمی داشتهاند و این موضوع را مورد بررسی قرار دادهاند که چگونه مهاجرت و تغییرات اقلیمی، آینده شهرها را به خطر میاندازد.
سازمان بینالمللی «مراقبت از اقلیم» (Care About Climate) با بررسی این پژوهش، پیشبینی میکند، مهاجرت اقلیمی در دهههای آینده به طور قابلتوجهی افزایش یابد، زیرا عوامل استرسزای مرتبط با تغییرات اقلیمی مانند گرمای شدید، خشکسالی، افزایش آب سطح دریا و کمبود منابع، معیشت را مختل کرده و جمعیت را مجبور به جابهجایی میکند. بخش عمدهای از جابهجاییهای اقلیمی در داخل مرزهای یک کشور، به ویژه در میان کشورهای جنوب جهان، رخ میدهد. مهاجرت داخلی از مناطق روستایی به شهری روندی غالب است که فشار قابلتوجهی را بر شهرها برای تطبیق زیرساختها و ادغام مهاجرت در سیستمهای اجتماعی و اقتصادی وارد کرده است.
برنامهریزی پیشگیرانه و هماهنگ که سطوح مختلف دولت، تحقیقات دانشگاهی، سازمانهای مردمنهاد و تجربیات مهاجران را به هم پیوند میدهد، میتواند کیفیت زندگی ساکنان فعلی و جدید را بهبود بخشد. این پژوهش با بررسی سه شهر از کشورهای جنوب جهان که با نرخ بالای مهاجرت اقلیمی مواجه خواهند شد نشان میدهد که سیاستگذاران و برنامهریزان کشوری و شهری چگونه با این بحران و چالش آینده این شهرها مقابله خواهند کرد. اَمان، پایتخت اردن، که در حال حاضر حدود 5میلیون نفر جمعیت دارد، با فشار زیاد ناشی از رشد سریع جمعیت مهاجر و کمبود شدید آب مواجه است و منابع آب تجدیدپذیر آن سالانه کمتر از 100 مترمکعب به ازای هر نفر است.
انتظار میرود اَمان تا سال 2050، حدود 554 هزار مهاجر اقلیمی داخلی را بپذیرد، اما برنامههای ملی و محلی این شهر پیشرفتهایی را نشان میدهند، اما همچنان بر امدادرسانی متمرکز هستند تا تابآوری بلندمدت. ادغام مدیریت مهاجرت با سیاستهای شهری فراگیر و حمایت اجتماعی برای آیندهای آماده برای مقابله با تغییرات اقلیمی حیاتی است. دارالسلام در تانزانیا نیز، که محل بسیاری از مهاجرتهای داخلی است، با سیلهای ویرانگری روبهرو است که تقریبا 40درصد از ساکنان را در دهه گذشته تحتتاثیر قرار داده است. این شهر با حمایت صندوق شهرهای جهانی و کنوانسیون کامپالا، مشاغل اقتصاد چرخشی و اقدامات اقلیمی به رهبری جوانان را ترویج میدهد. با این حال، بدون سیاستگذاری و برنامهریزی قویتر، زیرساختها و انسجام اجتماعی با افزایش مهاجرت اقلیمی تحت فشار خواهند ماند.
همچنین، مکزیکوسیتی میتواند تا سال 2050 شاهد 5میلیون مهاجر اقلیمی باشد که کمبود مسکن و کمبود آب را بدتر میکند. درحالیکه قوانین ملی اکنون شامل جابهجایی انسانی مرتبط با اقلیم هستند، سیاستهای محلی مانند استراتژی تابآوری (2016) هنوز مستقیما مهاجرت اقلیمی را نادیده میگیرند. چالشهای مداوم مانند کمبود مسکن و کمبود آب، خطرات رشد ناهماهنگ را برجسته میکند، اگرچه فعالیت جوانان در دعاوی حقوقی و حمایت از COP، امیدی برای ادغام مهاجرت اقلیمی در سیاستگذاریهای آینده ایجاد میکند. بررسیهای این پژوهش نشان میدهد، این سه کشور در مواجهه با جابهجاییهای ناشی از تغییرات اقلیمی، چالشهای مشترکی از جمله نابرابری، فشار بر زیرساختها و حاکمیت پراکنده دارند. مهاجرت باید به گونهای مثبت ساماندهی شود تا مهاجران به عنوان مشارکتکنندگان در رشد شهری برجسته شوند.
برنامهریزی فراگیر که هم به نفع ساکنان فعلی و هم به نفع تازهواردان باشد، باید انسجام اجتماعی و تابآوری اقلیمی را تقویت کند.با تشدید تاثیرات اقلیمی، افراد بیشتری در داخل کشورها آواره شده و به شهرهای اصلی پناه میبرند. بنابراین لازم است سیاستهای سطح شهر در مورد مسکن مقرون به صرفه، زیرساختهای تطبیقی و سیستمهای فراگیر تقویت شوند. با برنامهریزی از پیش تعیینشده، شهرها میتوانند به مقاصد اقلیمی واقعی تبدیل شوند تا از ساکنان فعلی و آینده محافظت کنند. با توجه به اینکه «مهاجرت اقلیمی» به پدیدهای رایج تبدیل میشود، متخصصان باید بررسی کنند که چگونه شهرها میتوانند با تغییرات اقلیمی سازگار شوند و در عین حال بتوانند مهاجران ناشی از آب و هوا را بپذیرند.